محمدحسین مطهری: آنچه که 10 سال است در شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد حجاب می گوییم را امروز کف خیابان شاهد هستیم/ منصور ساعی: زیر پوست جامعه تحولاتی رخ داده که نظام سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی آن را نادیده گرفته است
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۸۷۴۹۲
نشست «تحولات ارزشی و گفت و گوی بین نسل ها در ایران» پیش از ظهر امروز(یکشنبه 6 آذر ماه) توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار شد.
به گزارش خبرنگار جماران، محمدحسین مطهری در این نشست با تأکید بر اینکه «تلاش می کنم زاویه نگاهم واقعیات روزمره باشد»، گفت: کاری که 10 سال ما در مورد حجاب انجام داده ایم دقیقا مصادف شد با این روزهایی که هم خیلی غم انگیز و هم خیلی پیشرو و متفاوت و شبیه بغض ترکیده است؛ و چیزی که ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی پشت درهای بسته می گفتیم را امروز کف خیابان شاهد هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه خوب است بین نسل ها گفت و گو صورت بگیرد، افزود: در فلسفه، «گفت و گو» روش کشف حقیقت است و در کشف حقیقت موضوعیت دارد. یعنی روش افلاطون کاملا بر اساس دیالوگ شکل می گیرد و به نظرم این اتفاق مهمی است که یک تاریخ 2500 ساله و حتی بالاتر دارد. هر کدام از رسائل افلاطون از زاویه دید یک کسی است. به نظر می آید این روش می خواهد این را بگوید که حقیقت مثل یک توپ در گردش است و دست کسی نمی ماند.
وی اظهار داشت: وقتی کار حجاب برای من شروع شد، حاصل یک گفت و گوی ما با شهید مطهری بود. وقتی سال 90 یک مجموعه با عنوان «زن و خانواده از دیدگاه شهید مطهری» ایجاد کردیم این مسأله برای من جدی شد و به نظرم می آید پژوهش هایی که شده می توانند این گفت و گو را داشته باشند. مثلا مطلبی از آقای غلامی هست که می گوید در سنت اسلامی حجاب اجباری بوده ولی آقای ترکاشوند عکس این را می گوید. به نظرم می شود در مورد هر کدام از این مطالب قضاوت داشت ولی فکر می کنم باید ضلع های مختلف و به ویژه فکرهای کمتر دیده شده را دید.
مطهری یادآور شداز اول فلسفه، افراد درباره حرکت حرف زده اند و فقط گیری داشته اند که گفته اند جوهر تغییر نمی کند و تغییر در عوارض است و همیشه دگرگونی ها در سطح عوارض بوده و در ذات نیست؛ تا اینکه ملاصدرا گفت مهمترین ملاک تمایز هر چیزی «بودن» آن است. علم پزشکی می گوید هر هفت سال بدن ما کاملا می ایستد ولی یک شخص ثابتی وجود دارد که موضوع همه تغییرات است. انگار وقتی کلمه تحول می آید ما یک کن فیکون می شنویم که این دیگر آن نیست. ولی من با یک کسی که اعلام بی حجابی کرده کتاب نوشته ام و این خیلی مهم است که پژوهش خود پژوهشگر را عوض کند.
وی با تأکید بر اینکه به نظرم در ایران با چیزی به عنوان «ناواقع گرایی» مواجه هستیم، تصریح کرد: انگار عمد دارند یک ساخته ذهنی را به واقعیت برگردانند و می خواهند واقعیت را آن چیزی بفهمند که مال خودشان و ثابت است. این اصلا تناقض نیست که یک فرد با تیپ خاص به مراسم شب قدر می رود؛ خیلی طبیعی است. چون او در جامعه مذهبی زندگی کرده ولی مدرنیته و بودن در کنار دوستان به او اجازه نمی دهد آن طوری لباس بپوشد که ما می خواهیم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه هر نسلی هیولای خودش است، گفت: هر نسلی داشته کار خودش را می کرده ولی انگار آدم ها وقتی به خودشان می رسند فراموش کار می شوند. در دوران بلوغ بچه ها باید و نباید نکنید؛ اگر فضیلت را به آنها بگوییم خودشان بهتر انتخاب می کنند. مسأله اینجا است که ما اصلا نمی فهمیم ارزش ها کجا است. دین یک چیز حاکم بر زندگی است و اتفاقا بساطت آن باعث گسترشش می شود نه اینکه آن را مرکب کنیم. یعنی هرچه ارزش بنیادی تر و بسیط تر باشد جامعیت بیشتری دارد و کار خودش را می کند و اگر شما به تعداد آدم ها به ارزش ها اضافه کنید، تأثیر آن کاهش پیدا می کند.
وی ادامه داد: به نظرم در هویت نسل جدید و روزگار ما بسط «امکان دیگر بودن» اهمیت دارد. ما می توانیم چیزهایی باشیم که نبوده ایم، نخواسته ایم، نمی خواسته اند، ولی می توانیم باشیم. چون در جامعه های قبلی امکان کلونی زندگی کردن خیلی بالاتر بود و معمولا هم بین کلون ها پیوندی برقرار نمی شد و به برکت ارتباطات اجتماعی این مرزها برداشته شده و اگر واقعا بخواهی کلونی زندگی کنی، تجربه تاریخی شما را محدود می کند. خیلی مهم است که فضیلت نسل جدید شناخته شود و اتفاقا جلوی هر حذفی ایستاد.
مطهری تأکید کرد: امکان با هم بودن یعنی هر کسی خودش باشد. شاید باید از برخاسته های تلویزیونی و سینمایی نسل قبل فاصله بگیریم. به نظرم آن نسل هم اهل زندگی بوده اند و ما کمتر این روایت ها را شنیده ایم. اتفاقا آنها خیلی قدر زندگی را می دانستند و مرگ اندیش هم بودند. نسل جدید هم در حالی که اهل زندگی هستند حاضر به فداکاری هم هستند؛ مثل همه نسل ها، و نسلی که انقلاب کرد، هر نسلی کار خودش را می کند.
وی افزود: به نظر می آید ما باید به یک نگاه تکاملی برسیم که می گوید هر کسی دارد تلاش خودش را می کند و حرکت رو به جلو است. ما در قصه «هویت» گرفتار هستیم؛ به قول مرحوم شایگان «هویت چهل تکه» را به رسمیت بشناسیم. ما درگیر دو گروه هستیم که عده ای می گویند فلسفه را ترجمه کردند تا دکان ائمه را ببندند و از آن طرف عده ای «عقل یونانی» را مطرح می کنند. چرا نمی خواهیم هویت واحدی که می تواند همه ما را پیوند بدهد مدنظر قرار بدهیم؟ اینکه ما داریم دنیای جدید را می بینیم چیز بدی نیست، حتی اگر بخشی از آن را قبول نداشته باشیم، راه خودش را پیدا می کند.
این مدرس دانشگاه اظهار داشت: توده مردم اهل زندگی هستند و دنبال حاکم کردن ایدئولوژی خاصی نیستند و در انتخابات و گفت و گو با من و شما حرفشان را زده اند؛ و اصلا فضیلت دنیای جدید همین چند فرهنگ بودن است. یعنی اگر ارزش ها را درست بشناسیم، تکامل می تواند برای شما اتفاق خوب و راهگشایی باشد و گفت و گو می تواند به فضای امروز ما کمک کند. زنده بودن یک متفکر به این است که با او گفت و گو شود. اصلا مطهری، مطهری شد چون اهل دیالوگ بود.
به گزارش خبرنگار جماران، منصور ساعی نیز در این نشست گفت: در واقع ارزش ها کیفیت هایی هستند که برای انسان نفعی دارند و نیازی را ارضا می کنند. ارزش ها پایه و اساس بینش و کنش انسان ها را تغییر و رفتارها و کنش های ما را تحت تأثیر قرار می دهند. هرچه ارزش ها عام تر باشند و اشتراک در منافع آن برای جامعه بیشتر باشد می توانیم بگوییم عام تر هستند. می توانیم بگوییم «نظام ارزش ها» بنیادی ترین اعتقاد هر فرد است. نظام ارزش ها محدود ولی باورها و اعتقادات گسترده هستند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی افزود: نظام ارزش ها متأثر از تاریخ، جامعه و فرهنگ هستند و در هیچ جامعه ای ثابت نیستند و بلکه کاملا پویا و می توانیم بگوییم در حال تکامل هستند. جالب است که دو نظریه پرداز جامعه شناسی ارزش ها معتقدند جوامعی که در گذار تاریخی خود تحولات سریع و متعددی را تجربه می کنند از استعداد زیادی برای یک تحول برخوردار هستند و هنگامی که چنین تغییرات اجتماعی رخ می دهد نسل جدید بروز می کند. نسل فقط سن نیست؛ نسل زمانی تحول پیدا می کند که ما تجربه های تاریخی و جامعه پذیری متفاوتی داریم.
وی یادآور شد: در سه دهه گذشته روابط بین نسلی محور بسیاری از مطالعات و پژوهش ها بوده و معتقدند که جامعه ایران در معرض تحولات مختلف از جمله وقوع انقلاب و جنگ هشت ساله بوده است. نمی توانید به زنان تحصیل کرده بگویید در خانه بنشینید چون استعداد او شکوفا شده است. اگر می گوییم نسل جدید متفاوت از نسل پیشین می اندیشد، انگار فاصله ارزشی، نگرشی و هنجاری این دو نسل بر می گردد به تجربه اجتماعی، سیاسی و تاریخی که اینها داشته اند. نسل جدید در مقایسه با نسل قدیم میزان اعتقاد اجتماعی، پایبندی به اعتقادات کاهش و نارضایتی سیاسی افزایش پیدا کرده است.
ساعی تأکید کرد: داده های اجتماعی به ما می گوید زیر پوست جامعه تحولاتی رخ داده که به نظر می رسد نظام سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی آن را نادیده گرفته است. جالب است که تحت تأثیر شکاف هنجاری و نسلی به گفت و گوی بین نسلی می رسیم. یعنی آنها معنای مشترکی از پدیده ها ندارند و بنابر این گفت و گو شکل نمی گیرد و شکاف به وجود می آید. دنیای سنت به دلیل اینکه تحولاتش کم شتاب است، در حوزه حجاب و تحولات دینی، نگاه این نسل به سختی می تواند تغییر کند اما دنیای مدرن دنیای تغییرات سریع است و این جدال پایداری و ناپایداری به گفت و گوی بین نسل ها کشیده شده است.
وی افزود: اگر ما به این شکاف ها توجه نکنیم منجر به عصیان نسلی می شود که می تواند در بزنگاه هایی مثل مرگ بغرنج مهسا امینی یا هر رویداد دیگری شکل بگیرد. نسل قدیم جامعه ما نسل ایدئولوژیک، روایت گرا، صبور و غایت اندیش است و حاضر است برای آرمان هایش جان بدهد اما نسل جدید که خاطره ای از دستگاه های ایدئولوژیک ندارد و تک منبعی نیست، منابع جامعه پذیری آن متنوع و متکثر است و حتی کافه، پارک و رسانه های مختلف منبع آن قرار می گیرد و نظام ارزشی متفاوتی کسب کرده، آرمان های غیر ایدئولوژیک دارد و دنبال حذف دیگری نیست. این نسل می خواهد زندگی کند، از زندگی لذت ببرد و دنبال غایت اندیشی نیست.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی گفت: نسل نو هیچ امر اجتماعی را ثابت نمی داند و هر چیزی قابل تغییر است و او آموخته که ساختار اجتماعی سیال تر از آن چیزی است که بتواند آینده را پیش بینی کند. در واقع اگر نسل گذشته آرمان گرا است، نسل جدید لذت امروز را مبنا قرار می دهد. اگر او موسیقی بی تی اس را انتخاب می کند، آگاهانه این مصرف را انتخاب کرده است. او خیلی علاقه به ارزش های نسل گذشته ندارد و ارزش و اعتبار را در تعامل می بیند؛ و تعامل و رابطه محور ارزش آفرینی برای این نسل است. به عبارتی که زندگی نسل جدید با رابطه شکل می گیرد.
وی ادامه داد: بعضی ها این را تضاد می دانند که یک فرد ایرانی چطور می تواند مدرن، اسلامی و ایرانی باشد. ولی تجربه نشان می دهد حذف هرکدام از آنها باعث رشد دیگری می شود. بعد از انقلاب اسلامی، اسلامیت را برجسته و ارزش های مدرن را تقبیح کردیم. این تا دهه اول قابل تحمل است و در دهه دوم به بعد جامعه مقاومت می کند و مقاومت اجتماعی رخ می دهد و زمانی که این تعادل به هم می خورد جامعه اعتراض می کند و به عرصه اجتماعی می آید و اعتراض خیابانی می کند.
ساعی با اشاره به اینکه ما در سیاست های اجتماعی و سیاسی نتوانسته ایم این تعادل را حفظ کنیم، افزود: اگر این روند ادامه داشته باشد و از عرصه شهرها یک صدای واحد بیرون بیاید و جامعه متکثر ایرانی دیده نشود، منجر به تضادهای اجتماعی و ارزشی می شود. من معتقدم الآن بخشی از دغدغه های جامعه بازگشت به این تعادل است.
وی تأکید کرد: من فکر می کنم که در جامعه ما اصولا ارزش گفت و گو فهم نشده است. گفت و گو یک فرآیند دو طرف مبتنی بر احترام با هدف کشف دیگری است و نه حذف دیگری؛ انگار ما معنای دیالوگ و مونولوگ را اشتباه گرفته ایم. گفت و گو محصول مدرنیته است به خاطر اینکه در کتب سنت ها همه چیز نوشته شده بود و همه چیز از بالا به پایین است و نوعی سنت محوری وجود داشت و خیلی سؤال نمی شد که این سنت ها به چه درد ما می خورد. اما نسل جدید یک سری پرسش ها و دغدغه های جدید دارد که نسل قبل نمی تواند با آن کهن الگوها به آنها پاسخ بدهد و گفت و گو بی معنی می شود.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی افزود: در جامعه ما دانش آموز را به رسمیت نشاخته ایم؛ که او می تواند کنش گر باشد. وقتی شما هویت شهروندی را به رسمیت نمی شناسید و هویت زن، کرد و کودک را نپذیرفته اید، گفت و گو شکل نمی گیرد. زمانی که هویت ها پذیرفته شد تازه وارد دیالوگ با او می شویم. او یک سری حقوق دارد که باید به رسمیت شناخته شود. ما خاص بودگی فرزندانمان را نمی پذیریم که زیست جهان آنها با نسل گذشته فرق می کند و با جهان های متفاوتی سر و کار دارند و تحت تأثیر عوامل مختلف بچه ها به عاملیت می رسند و ما عاملیت آنها را نمی پذیریم و باز از روش سرکوب استفاده می کنیم. شرط ورود دیالوگ با گروهی پذیرش خاص بودن او است.
وی اظهار داشت: نظام سیاسی ما نماینده سنت است. بنابر این، سیاست های اجتماعی و سیاسی بر مبنای سنت نوشته می شود و انتظار پذیرش بدون پرسش را دارد. اما نسل جدید به علت زیست در دنیای مدرن نظام ارزشی متفاوتی دارد و نظام سیاسی ما این نظام ارزشی را درک نمی کند و نمی تواند با آن ارتباط برقرار کند و ارزش های تک پایه خودش را می بیند. بنابر این، نمایندگان و حاملان ارزش های نوین شروع به عصیان می کنند و معمولا پاسخ نظام سیاسی به آنها هم برخورد قهری بوده چون آنها را نمی پذیرد.
ساعی ادامه داد: در عرصه ارزش ها چیزی که قربانی می شود «هویت ملی» است که شاید تا دهه ها قابل ترمیم نباشد. خود دولت آرمان تولید و تکثیر می کند و آموزش می دهد. در حالی که در یک جامعه متکثر و دموکراتیک مولدان آرمان نویسندگان و روشنفکران هستند و اتفاقا دولت از خلق این ارزش ها و آرمان ها حمایت می کند و ارزش ها کم کم وارد گفت و گو می شوند که این ارزش ها چقدر می تواند در خدمت بهره وری ملی ما باشد. وقتی مداحان و سلبریتی ها در جامعه مطرح و روشنفکران حذف شده اند، نمی دانند با چه گروهی از جامعه وارد دیالوگ شوند.
وی گفت: من فکر می کنم سه راهبرد داریم که یکی از آنها توانمندسازی نسل قدیم است که باید آموزش ببیند با زبان نسل جدید صحبت کنند. ما باید بلد باشیم در فضای زیست آنها کنشگری کنیم. بسیاری از کسانی که مخالف فضای اجتماعی هستند، یک در فضای مجازی نیستند و یا از فضای مجازی برای مونولوگ استفاده می کنند. برای اینکه بتواند نسل جدید را بشناسد باید دچار جامعه پذیری معکوس شود؛ والا دچار برافتادگان جامعه جدید خواهند شد. نسل جدید با تکیه بر گذشته می تواند آینده را بسازد. چون هم نسل گذشته باید بتواند در دنیای جدید زندگی کند و هم نسل جدید به تجربه نسل گذشته نیاز دارد.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی افزود: دوم اینکه وارد دنیایی شویم که مدارا وجود دارد و نکته بعدی این است که اگر گفت و گوی بین نسلی شکل بگیرد خیلی می تواند کمک کند. فناوری و دانش نسل جدید با تجربه نسل قدیم می تواند هم افزایی به وجود بیاورد. متأسفانه چون همکاری بین نسلی وجود ندارد مسأله ها هم حل نمی شود. همدلی و مشارکت بین نسلی حتی می تواند شکاف های بین نسلی را کاهش بدهد و درک مشترکی از مسائل جامعه ایجاد کند. چون درگیر چالش های بین نسلی هستیم متأسفانه نتوانسته ایم از ظرفیت ها استفاده کنیم. شرایط فعلی کشور مستلزم همکاری نسل های گوناگون است تا بتواند شرایط بهتری برای زندگی ما فراهم کند.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا گفت و گوی بین نسلی محمدحسین مطهری پژوهشکده مطالعات فرهنگی افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان واردات خودرو جام جهانی 2022 قطر ویروس کرونا عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی نسل گذشته گفت و گو نظام ارزش نسل قدیم بین نسلی نسل جدید ارزش ها ما نسل نسل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۸۷۴۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقادات قائم مقام سازمان تبلیغات در موضوع حجاب
به گزارش «تابناک»، حجت الاسلام والمسلمین حریزاوی، وضعیت عفاف و حجاب جامعه امروز ایران را موضوعی پیچیده و چند وجهی دانست که با چالشها و تناقضات متعددی همراه است و برای ارزیابی دقیق این وضعیت باید به ابعاد مختلف موضوع توجه کرد.
گفتگوی خبرگزاری حوزه با حجتالاسلام روحالله حریزاوی قائم مقام سازمان تبلیغات اسلامی به شرح زیر است:
وضعیت عفاف و حجاب را در جامعه امروز ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت عفاف و حجاب در جامعه امروز ایران موضوعی پیچیده و چند وجهی است که با چالشها و تناقضات متعددی همراه است. برای ارزیابی دقیق این وضعیت باید به ابعاد مختلف موضوع توجه کرد.
موضوع اول تنوع و گوناگونی در جامعه است، جامعه ایران از تنوع قومی، مذهبی، فرهنگی و اجتماعی بالایی برخوردار است. این تنوع، به طور طبیعی در نوع پوشش و آداب و رسوم مردم نیز نمود پیدا میکند. در برخی از مناطق و اقشار جامعه، پایبندی به عفاف و حجاب سنتی قویتر است، در حالی که در برخی دیگر، شاهد گرایش به سمت پوششهای جدیدتر و متنوعتر هستیم.
موضوع دوم تغییرات نسلی است؛ نگاه نسلهای جدید به موضوع عفاف و حجاب تا حدودی با نسلهای گذشته متفاوت است. نسل جوان، به دنبال آزادی و انتخابهای بیشتر در نوع پوشش خود است. این موضوع، گاه به تنشهایی بین نسلها و تضاد در هنجارهای اجتماعی منجر میشود.
موضوع سوم نقش قوانین و سیاستها است، جمهوری اسلامی ایران، بر اساس مبانی دینی خود، قوانینی را برای ترویج عفاف و حجاب وضع کرده است. این قوانین شامل محدودیتهایی در نوع پوشش و رفتار در اماکن عمومی میشود. با وجود این قوانین، هنوز هم شاهد ناهنجاریهایی در زمینه عفاف و حجاب هستیم.
موضوع چهارم تاثیر عوامل خارجی است؛ عوامل خارجی مانند رسانههای خارجی، شبکههای اجتماعی و ماهواره نیز در نوع پوشش و نگرش مردم به عفاف و حجاب تاثیرگذار هستند. این رسانهها گاه به طور هدفمند به ترویج بیحجابی و فرهنگ غربی میپردازند.
موضوع پنجم نقش آموزش و فرهنگسازی است؛ آموزش و فرهنگسازی، نقش مهمی در ترویج عفاف و حجاب دارد. متاسفانه در این زمینه کمکاریهایی صورت گرفته است. به نظر میرسد باید برنامههای آموزشی و فرهنگی جامع و موثری برای ترویج عفاف و حجاب در جامعه اجرا شود.
در مجموع میتوان گفت که وضعیت عفاف و حجاب در جامعه امروز ایران در حال گذار و دگرگونی است. این موضوع نیازمند بررسی دقیق و آسیبشناسی علمی است. برای حل چالشهای موجود در این زمینه باید به تنوع و گوناگونی جامعه، تغییرات نسلی، نقش قوانین و سیاستها، تاثیر عوامل خارجی و نقش آموزش و فرهنگسازی توجه کرد.
علاوه بر این باید به دنبال راهکارهای جدید و خلاقانه برای ترویج عفاف و حجاب در جامعه باشیم. این راهکارها باید با در نظر گرفتن شرایط و نیازهای جامعه امروز ایران، تدوین و اجرا شوند.
آیا حجاب یک مسئله درونی و شخصی است یا یک مسئله بیرونی و اجتماعی؟
حجاب هم یک مسئله درونی و شخصی و هم یک مسئله بیرونی و اجتماعی است. از نظر درونی و شخصی، حجاب میتواند به عنوان یک نماد از ایمان و اعتقادات مذهبی فرد باشد. حجاب میتواند به عنوان ابزاری برای حفظ حیا و عفت فرد در نظر گرفته شود. حجاب میتواند به عنوان راهی برای حفظ حریم خصوصی و استقلال فرد باشد.
از نظر بیرونی و اجتماعی، حجاب میتواند به عنوان یک هنجار اجتماعی و فرهنگی تلقی شود. حجاب میتواند به عنوان یک نماد از هویت و تعلق به یک گروه خاص باشد. حجاب میتواند به عنوان ابزاری برای کنترل و نظم اجتماعی مورد استفاده قرار گیرد. در واقع، حجاب در نقطه تلاقی دو حوزه شخصی و اجتماعی قرار دارد. از یک سو، حجاب یک انتخاب شخصی است که به باورها، ارزشها و خواستههای فرد مربوط میشود، از سوی دیگر، حجاب در یک فضای اجتماعی معنا پیدا میکند و تحت تاثیر هنجارها، قوانین و ساختارهای اجتماعی قرار میگیرد.
اهمیت هر یک از این دو بعد در افراد و جوامع مختلف متفاوت است. در برخی جوامع تاکید بیشتر بر بعد درونی و شخصی حجاب است، در حالی که در برخی دیگر بعد بیرونی و اجتماعی حجاب پررنگتر است، به طور کلی میتوان گفت که حجاب یک پدیده چند وجهی است که نمیتوان آن را به طور کامل در یکی از دو دسته درونی و بیرونی طبقهبندی کرد. درک درست از حجاب، نیازمند بررسی دقیق و همهجانبه هر دو بعد درونی و بیرونی آن است.
چه عواملی را در ایجاد و تشدید وضعیت کنونی عفاف و حجاب در جامعه مؤثر میدانید؟
عوامل متعددی در ایجاد و تشدید وضعیت کنونی عفاف و حجاب در جامعه ایران نقش دارند. یکی از این عوامل، عامل فرهنگی است؛ ضعف باور و کاهش اعتقادات مذهبی و معنوی در جامعه میتواند به بیتوجهی نسبت به ارزشهایی مانند عفاف و حجاب منجر شود. تهاجم فرهنگی و ترویج فرهنگ غربی از طریق رسانهها، شبکههای اجتماعی و ماهواره میتواند به تغییر نگرشها و ارزشها در جامعه، بهویژه در بین جوانان، منجر شود.
رسانههای خارجی، شبکههای اجتماعی و ماهواره ای به طور هدفمند به ترویج بیحجابی و فرهنگ غربی میپردازند. این تهاجم فرهنگی در تضعیف فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه موثر است. عدم ارائه آموزشهای دینی و اخلاقی مناسب در خانواده، مدرسه و جامعه میتواند خلأ بزرگی در زمینه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب ایجاد کند.
متاسفانه در زمینه آموزش و فرهنگسازی عفاف و حجاب کمکاریهایی صورت گرفته است. برنامههای آموزشی و فرهنگی موجود در بسیاری موارد جامع و موثر نیست. تغییر سبک زندگی و گرایش به سمت تجملگرایی و مدگرایی میتواند به بیتوجهی به حجاب و عفاف منجر شود.
با افزایش رفاه و ارتباطات شاهد تغییراتی در سبک زندگی و ارزشهای مردم هستیم. این تغییرات گاه به سمت گرایش به فرهنگ غربی و بیحجابی سوق پیدا میکند.
یکی دیگر از این عوامل، عامل اقتصادی است. مشکلات اقتصادی و معیشتی دغدغه اصلی بسیاری از مردم شده است و در چنین شرایطی توجه به مقوله عفاف و حجاب برای برخی افراد به حاشیه رانده میشود.
تبعیض و نابرابری اقتصادی به نارضایتی و بیاعتمادی مردم نسبت به نظام منجر میشود. این نارضایتی گاه به صورت بیحجابی و بدحجابی به عنوان نوعی اعتراض بروز پیدا میکند.
سومین عامل، عامل اجتماعی است؛ قوانین موجود در زمینه عفاف و حجاب در بسیاری موارد ناقص و غیرقابل اجرا هستند. همچنین در زمینه اجرای قوانین نیز شاهد کمکاری و تناقض هستیم.
متولیان امر عفاف و حجاب گاه به مطالبات و نیازهای جامعه توجه کافی نمیکنند. این موضوع به بیاعتمادی مردم و عدم تمایل آنها به رعایت عفاف و حجاب منجر میشود. در زمینه ترویج عفاف و حجاب بیشتر به روشهای سلبی و قهری توجه میشود، در حالی که باید از روشهای ایجابی مانند گفتمانسازی و اقناعسازی نیز استفاده کرد.
عدم وجود الگوهای مناسب در جامعه بهویژه برای جوانان میتواند به بیتوجهی به حجاب و عفاف منجر شود. وجود ناهنجاریهای اجتماعی مانند بیبندوباری و فساد میتواند به بیتوجهی به ارزشهایی مانند عفاف و حجاب منجر شود.
عامل چهارم، عامل سیاسی است؛ وجود دوگانگی و تناقض در سیاستگذاریها و برخوردهای دولتی با موضوع عفاف و حجاب میتواند به بیاعتمادی مردم و بیتوجهی به این موضوع منجر شود. برخی از سیاستهای داخلی و خارجی به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر وضعیت عفاف و حجاب در جامعه تاثیر میگذارند.
برخی افراد و گروهها از مقوله عفاف و حجاب به عنوان ابزاری برای مقاصد سیاسی خود استفاده میکنند. این موضوع به سوءاستفاده از این مقوله و بیاعتمادی مردم منجر میشود.
عوامل روانی نیز پنجمین عامل است؛ برخی از افراد، بهویژه جوانان، ممکن است برای جلب توجه و یا به دلیل عدم شناخت هویت خود به بیحجابی روی بیاورند.
تمایل به همرنگ شدن با گروه همسالان میتواند بهویژه در بین نوجوانان و جوانان به بیحجابی منجر شود. برخی از افراد ممکن است به دلیل کمبود اعتماد به نفس و خودکمبینی از حجاب استفاده نکنند. میل به خودنمایی و جلب توجه به خصوص در بین جوانان میتواند به انتخاب پوششهای نامناسب و بیحجابی منجر شود. تأثیرپذیری از مد و فشن بخصوص در بین جوانان میتواند به انتخاب پوششهای نامناسب و بیحجابی منجر شود.
نکته مهم این است که این عوامل به طور جداگانه عمل نمیکنند، بلکه در یک تعامل چندسویه با یکدیگر وضعیت کنونی عفاف و حجاب در جامعه را ایجاد کردهاند. برای حل چالشهای موجود در این زمینه باید به همه این عوامل توجه کرد و راهکارهای جامع و موثری برای آنها ارائه داد.
به نظر شما پیامدهای اجتماعی و فردی بیحجابی و عدم پوشش اسلامی زنان در جامعه چیست؟
حجاب تضمینکننده حفظ شخصیت و کرامت زنان است و بیحجابی موجب آسیب به پایههای فرهنگی و اجتماعی شده و به فرسودگی بنای خانواده میانجامد. به طور کلی این پیامدها را میتوان در دو حوزه فردی و اجتماعی مطرح کرد.
پیامد اول پیامدهای فردی است؛ مقوله اول کاهش اعتماد به نفس است؛ بیحجابی میتواند به دلیل نگاههای سنگین و قضاوتهای جامعه، اعتماد به نفس زنان را به خصوص در دختران جوان کاهش دهد.
مقوله دوم ایجاد حس ناامنی است؛ بیحجابی میتواند زنان را در معرض آزار و اذیت خیابانی و سایر آسیبهای اجتماعی قرار دهد و حس ناامنی را در آنها ایجاد کند.
مقوله سوم از بین رفتن حیا و عفت است؛ بیحجابی میتواند به مرور زمان حیا و عفت را در زنان از بین ببرد و آنها را به سمت رفتارهای نامناسب سوق دهد.
مقوله چهارم مخدوش شدن شخصیت و ارزش زن است؛ بیحجابی میتواند به نوعی بیارزش شمردن زن و تقلیل او به یک کالای جنسی تلقی شود.
مقوله پنجم ایجاد حس گناه و پشیمانی است؛ بیحجابی میتواند در برخی زنان، به خصوص در کسانی که به ارزشهای دینی پایبند هستند، حس گناه و پشیمانی ایجاد کند.
پیامد دوم، پیامدهای اجتماعی است که مقوله اول آن ترویج بیبندوباری و فساد است؛ بیحجابی میتواند به عنوان عاملی برای ترویج بیبندوباری و فساد در جامعه تلقی شود.
مقوله دوم افزایش آسیبهای اجتماعی است؛ بیحجابی میتواند به طور غیرمستقیم به افزایش آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، روابط نامشروع و سوءاستفاده جنسی منجر شود.
مقوله سوم، ایجاد ناامنی و تشویش است؛ بیحجابی میتواند در برخی افراد، به ویژه مردان، تحریکات جنسی ایجاد کند و زمینه ناامنی و تشویش در جامعه را فراهم کند.
مقوله چهارم به چالش کشیدن ارزشهای دینی است؛ بیحجابی میتواند به عنوان نوعی بیاعتنایی به ارزشهای دینی و هنجارهای اجتماعی تلقی شود.
مقوله پنجم ایجاد تنش و دوگانگی در جامعه است؛ بیحجابی میتواند منجر به ایجاد دوگانگی و تقابل بین افراد با دیدگاههای مختلف در مورد حجاب شود.
مقوله ششم کالانمایی و سقوط ارزش زن است؛ رواج بیحجابی میتواند زن را از یک موجود ارزشمند و قیمتی به یک موجود کمارزش و ارزان تبدیل کند که افراد هوسران دنبال کامجویی و لذتجویی از اویند.
برای اصلاح وضعیت کنونی عفاف و حجاب چه اقدامهایی باید صورت گیرد؟
اصلاح وضعیت کنونی عفاف و حجاب در جامعه، نیازمند یک برنامه جامع و چندبعدی است که از سطوح مختلف جامعه و با همکاری همه آحاد جامعه به اجرا در آید. در ادامه به برخی از اقداماتی که میتوان در این زمینه انجام داد اشاره میکنم.
اقدام اول، اقدامات فرهنگی است.
گام اول ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در خانوادهها است؛ آموزش و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب از سنین کودکی در خانوادهها از اهمیت بالایی برخوردار است.
گام دوم تقویت باورهای دینی است؛ تقویت باورهای دینی و معنوی در جامعه میتواند به ترویج حجاب و عفاف به عنوان یک ارزش الهی کمک کند.
گام سوم استفاده از ابزارهای فرهنگی است؛ استفاده از ابزارهای فرهنگی مانند فیلم، سریال، کتاب، موسیقی و... برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب میتواند بسیار مؤثر باشد. گام چهارم برگزاری همایشها و نشستهای تخصصی است، برگزاری همایشها و نشستهای تخصصی با حضور کارشناسان و صاحب نظران میتواند به ارتقای سطح آگاهی جامعه در مورد حجاب و عفاف کمک کند.
اقدام دوم، اقدامات اجتماعی است.
گام اول در این زمینه ایجاد فضای مناسب برای عفاف و حجاب در جامعه است؛ ایجاد فضای مناسب برای عفاف و حجاب در جامعه به معنای فراهم کردن شرایطی است که زنان با حفظ حجاب و عفاف بتوانند به فعالیتهای اجتماعی خود بپردازند.
گام دوم، حمایت از زنان محجبه است؛ حمایت از زنان محجبه و تشویق آنها به حفظ حجاب میتواند به ترویج این فرهنگ در جامعه کمک کند. گام سوم برخورد با بیحجابی است، برخورد با بیحجابی با تمرکز بر روشهای فرهنگی و ارشادی است. گام چهارم، حمایت از تولیدکنندگان پوشاک اسلامی است، حمایت از تولیدکنندگان پوشاک اسلامی و ترویج استفاده از پوشاک عفیفانه میتواند به ترویج حجاب در جامعه کمک کند.
سومین اقدام، اقدامات قانونی است.
وضع قوانین مناسب برای حمایت از عفاف و حجاب و برخورد با بیحجابی میتواند به ساماندهی وضعیت حجاب در جامعه کمک کند.
لازم به ذکر است که اصلاح وضعیت کنونی عفاف و حجاب یک فرایند زمانبر است و نیازمند صبر و حوصله و تلاش همه آحاد جامعه است.
هر یک از نهادها و سازمانهای علمی، آموزشی، پژوهشی، انتظامی و قضایی، چه سهمی در اصلاح وضعیت کنونی عفاف و حجاب دارند؟
سازمانهای علمی، آموزشی، پژوهشی، انتظامی و قضایی در اصلاح وضعیت کنونی عفاف و حجاب میتوانند سهم بسزایی داشته باشند. در ادامه به برخی از وظایف و سهم هر یک از این نهادها اشاره میکنم.
نهادهای علمی وظیفه انجام پژوهشهای علمی در زمینه حجاب و عفاف را دارند، این پژوهشها میتواند به شناخت بهتر علل و عوامل بیحجابی و ارائه راهکارهای مناسب برای ترویج حجاب و عفاف کمک کند.
وظیفه دوم تدوین و تولید محتوای علمی و آموزشی در زمینه حجاب و عفاف است؛ این محتوا میتواند در قالب کتاب، مقاله، فیلم، سریال و... تولید و در اختیار جامعه قرار گیرد.
وظیفه سوم برگزاری همایشها و نشستهای علمی با حضور کارشناسان و صاحب نظران است؛ این همایشها و نشستها میتواند به تبادل نظر و ارائه راهکارهای علمی برای ترویج حجاب و عفاف کمک کند.
نهادهای آموزشی وظیفه آموزش فرهنگ عفاف و حجاب در مدارس و دانشگاهها را دارند، این آموزشها میتواند به نهادینه شدن فرهنگ عفاف و حجاب در نسل جوان کمک کند. وظیفه دوم تربیت مربیان و معلمان متخصص در زمینه حجاب و عفاف است، این مربیان و معلمان میتوانند به آموزش فرهنگ عفاف و حجاب به دانشآموزان و دانشجویان بپردازند. وظیفه سوم برگزاری برنامههای فرهنگی و آموزشی در زمینه حجاب و عفاف است، این برنامهها میتواند در قالب اردوها، مسابقات، نمایشگاهها و... برگزار شود.
نهادهای پژوهشی وظیفه انجام پژوهشهای کاربردی در زمینه حجاب و عفاف را دارند، این پژوهشها میتواند به ارائه راهکارهای عملی برای ترویج حجاب و عفاف در جامعه کمک کند. وظیفه سوم مطالعه و بررسی تجارب سایر کشورها در زمینه حجاب و عفاف است، این مطالعات میتواند به ارائه الگوهای مناسب برای ترویج حجاب و عفاف در ایران کمک کند. وظیفه چهارم ارائه مشاوره به نهادهای مختلف در زمینه حجاب و عفاف است، این مشاورهها میتواند به نهادهای مختلف در تدوین و اجرای برنامههای مناسب برای ترویج حجاب و عفاف کمک کند.
نهادهای انتظامی نیز وظیفه برخورد با مظاهر علنی بیحجابی را دارند، این برخورد باید با روشهای قانونی و صحیح و بدون خشونت انجام شود. وظیفه دوم ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه است، نهادهای انتظامی میتوانند با حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر به ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه کمک کنند. وظیفه سوم حمایت از زنان محجبه است، نهادهای انتظامی میتوانند با حمایت از زنان محجبه، امنیت و آرامش خاطر آنها را در جامعه فراهم کنند.
نهادهای قضایی نیز وظایف مهمی دارد، وظیفه اول برخورد قاطع با متخلفان است، برخورد قاطع با متخلفان میتواند به هنجارسازی حجاب در جامعه کمک کند. تدوین قوانین مناسب برای حمایت از عفاف و حجاب نیز از وظایف مهم نهادهای قضایی است، این قوانین میتواند به نهادهای مختلف در برخورد با بیحجابی کمک کند.
وظیفه دیگر نهادهای قضایی حمایت از حقوق زنان محجبه است، نهادهای قضایی میتوانند با حمایت از حقوق زنان محجبه، آنها را در حفظ حجاب خود تشویق کنند. لازم به ذکر است که اصلاح وضعیت کنونی عفاف و حجاب یک وظیفه همگانی است و همه نهادها و سازمانها و آحاد جامعه در این زمینه وظایف و سهمی دارند.
حدود و اختیارات و وظایف حکومت در رابطه با مسئله بد حجابی چیست؟
در اصل ۲۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین کند و از موانع موجود در راه بهرهمندی زنان از حقوق انسانی، اجتماعی و فرهنگی رفع موانع نماید. در اصل ۱۲ نیز حکومت جمهوری اسلامی ایران موظف است... برای نیل به اهداف مذکور در این اصول، همه امکانات خود را به کار گیرد.
در قوانین و مقررات نیز در قانون مجازات اسلامی آمده است که زنانی که بدون حجاب شرعی در اماکن عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه یا جزای نقدی تا پنجاه هزار ریال محکوم میشوند. آئیننامه اجرایی قانون مجازات اسلامی: "زنانی که بدون حجاب شرعی در اماکن عمومی ظاهر شوند، به تذکر شفاهی و در صورت تکرار، به تذکر کتبی و در صورت تکرار مجدد، به ضبط و توقیف وسایل و ابزار ارتکاب جرم و جزای نقدی از پانصد هزار ریال تا یک میلیون ریال محکوم میشوند.
از مهمترین چالشهای موجود در این زمینه عدم وجود تعریف دقیق و مشخصی از حجاب است تا در مورد حدود و اختیارات حکومت در برخورد با بدحجابی اختلاف نظر وجود داشته باشد. استفاده از روشهای قهری در برخورد با بدحجابی نیز باعث شده است تا برخی از افراد نسبت به حجاب و حکومت جمهوری اسلامی ایران دیدگاه منفی پیدا کنند.
در خصوص راهکارها نیز ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه مهم است؛ این موضوع میتواند از طریق آموزش و پرورش، صدا و سیما، و سایر نهادهای فرهنگی انجام شود. استفاده از روشهای اقناعی و ارشادی در برخورد با بدحجابی نیز راهکار دیگری است. این موضوع میتواند از طریق گفتگو، آموزش و ارائه مشاوره انجام شود. راهکار سوم اصلاح قوانین و مقررات مربوط به حجاب است، این موضوع میتواند به منظور رفع ابهامات و تناقضات موجود در قوانین و مقررات انجام شود.
حدود و اختیارات و وظایف حکومت جمهوری اسلامی ایران در مسئله حجاب، موضوعی پیچیده و چند وجهی است که از دیرباز مورد بحث و گفتگو بوده است. در این زمینه دیدگاههای مختلفی وجود دارد که هر کدام به نوعی به این موضوع میپردازند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به طور کلی به وظایف حکومت در زمینه حفظ و ترویج ارزشهای اسلامی از جمله حجاب اشاره شده است. در قوانین و مقررات نیز به طور خاص به مجازات بدحجابی در اماکن عمومی اشاره شده است.
در عمل، حاکمیت از طریق گشت ارشاد و سایر نهادها با بدحجابی در اماکن عمومی برخورد میکرد. با این حال این موضوع چالشهایی را نیز به همراه داشته است از جمله عدم وجود تعریف دقیق و مشخصی از حجاب و استفاده از روشهای قهری در برخورد با بدحجابی است.
به نظر میرسد که بهترین راهکار برای حل مسئله حجاب ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه استفاده از روشهای اقناعی و ارشادی در برخورد با بدحجابی و اصلاح قوانین و مقررات مربوط به حجاب باشد.
حاکمیت بر اساس قانون اساسی و سایر قوانین مربوطه مسئولیتها، اختیارات و وظایف مختلفی در رابطه با مسئله بد حجابی دارد. برخی از این وظایف و اختیارات عبارتند از تأسیس و اجرای قوانین و مقررات مربوط به حجاب و پوشش مناسب زنان است، دولت مسئول است تا قوانین و مقررات مناسب را تدوین کرده و اجرا کند تا حفظ حجاب و پوشش مناسب زنان تضمین شود.
وظیفه دوم ترویج فرهنگ حجاب اسلامی است؛ دولت باید با انجام برنامههای آموزشی و فرهنگی، فرهنگ حجاب اسلامی را ترویج دهد و آگاهیهای لازم را به جامعه ارائه کند.
وظیفه سوم پیشگیری از بد حجابی و ترویج اخلاق اسلامی است؛ دولت باید با اتخاذ سیاستها و برنامههای مناسب از بد حجابی جلوگیری کند و به ترویج اخلاق اسلامی در جامعه کمک کند.
وظیفه چهارم ارائه خدمات حمایتی به زنان است؛ دولت باید برای حفظ حجاب و پوشش مناسب زنان خدمات حمایتی مناسب را فراهم کند و زنان را در این زمینه تقویت و حمایت کند. به طور کلی دولت مسئول است تا با اتخاذ سیاستها و برنامههای مناسب، حفظ حجاب و پوشش مناسب زنان را تضمین کرده و از بد حجابی جلوگیری نماید.
رسانه در ترویج و فرهنگسازی حجاب و عفاف چه وظایفی و مسئولیتهایی دارد؟
رسانه در ترویج و فرهنگسازی حجاب و عفاف وظایف و مسئولیتهای متعددی دارد. وظیفه اول آموزش و اطلاعرسانی است؛ رسانهها باید با ارائه اطلاعات درست و دقیق درباره حجاب و عفاف، به رفع شبهات و سوءتفاهمات در این زمینه کمک کنند. وظیفه دوم تبیین فلسفه و جایگاه حجاب در اسلام است. اهمیت و ضرورت حجاب و عفاف از دیدگاه اسلام باید به طور روشن برای مخاطبان تبیین شود.
وظیفه سوم معرفی الگوهای مناسب است؛ معرفی زنان و مردانی که در عین حفظ حجاب و عفاف در عرصههای مختلف اجتماعی، علمی، فرهنگی و... موفق بودهاند میتواند الهامبخش دیگران باشد.
وظیفه چهارم تولید محتوای جذاب است؛ تولید فیلمها، سریالها، برنامههای تلویزیونی و انیمیشنهای جذاب با محوریت حجاب و عفاف است. این محتواها میتوانند به ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در بین اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان، کمک کنند. استفاده از قالبهای نوین و خلاقانه در تولید محتوا نیز از وظایف رسانه است؛ استفاده از قالبهای نوین و خلاقانه مانند پادکست، موشنگرافیک، و... میتواند در جذب مخاطبان و اثرگذاری بیشتر محتوا موثر باشد.
از دیگر وظایف رسانهها ایجاد فضای گفتگو و تبادل نظر است؛ این گفتگوها میتواند به تبادل نظر و ایدهها در زمینه حجاب و عفاف و رفع شبهات و دغدغههای مخاطبان کمک کند.
وظیفه دیگر ایجاد فرصت برای بیان نظرات و دیدگاههای مختلف است؛ رسانهها باید فضایی را فراهم کنند تا افراد مختلف بتوانند نظرات و دیدگاههای خود را درباره حجاب و عفاف به طور آزادانه بیان کنند.
حمایت از فعالان حوزه حجاب و عفاف از دیگر وظایف مهم رسانهها است؛ معرفی و حمایت از طراحان و تولیدکنندگان لباسهای عفیف و اسلامی میتواند به ترویج فرهنگ حجاب و عفاف و همچنین رونق صنعت مد و لباس اسلامی کمک کند. حمایت از تشکلها و سازمانهای مردمنهاد فعال در حوزه حجاب و عفاف نیز از دیگر وظایف رسانه است، این تشکلها میتوانند در ترویج فرهنگ حجاب و عفاف در سطح جامعه نقش موثری داشته باشند.
وظیفه مهم دیگر رسانه پرهیز از رویکردهای سلبی و تقابلی است؛ ترویج حجاب و عفاف باید با رویکردی ایجابی و اقناعی انجام شود، استفاده از رویکردهای سلبی و تقابلی نه تنها در ترویج حجاب و عفاف موثر نیست بلکه میتواند نتایج عکس داشته باشد. رسانهها باید به نظرات و دیدگاههای مختلف درباره حجاب و عفاف احترام بگذارند و از هرگونه توهین و تحقیر افراد با عقاید و سلیقههای متفاوت خودداری کنند.
در کنار وظایف و مسئولیتهای ذکر شده، رسانهها باید به مواردی توجه داشته باشند؛ یکی از این مسئولیتها صداقت و شفافیت است؛ رسانهها باید در ارائه اطلاعات و تولید محتوا، صداقت و شفافیت را رعایت کنند و از هرگونه اغراق و تحریف واقعیت خودداری کنند. محتوای تولید شده توسط رسانهها باید متناسب با نیازها و سلیقههای مخاطبان باشد تا بتواند اثرگذاری لازم را داشته باشد و زبان و لحن مورد استفاده در رسانهها باید مناسب و در شان مخاطبان باشد.
در نهایت، ترویج و فرهنگسازی حجاب و عفاف نیازمند یک عزم ملی و همگانی است و رسانهها میتوانند در این زمینه نقش مهمی ایفا کنند. علاوه بر موارد ذکر شده، رسانهها میتوانند در زمینههای از جمله معرفی فواید و مزایای حجاب و عفاف فعال باشند؛ رسانهها میتوانند به معرفی فواید و مزایای حجاب و عفاف در زمینههای مختلف مانند سلامت جسمی و روانی، حفظ و تحکیم بنیان خانواده، و... بپردازند.